۰۳ آذر ۹۳ ، ۲۰:۱۳
یه فکر یهویی
اینجا به زودی یه چیزی قراره بزارم که یهویی رسید به ذهنم ، البته عکسشو
فقط دارم مینویسم که یادم نره قولشو اول دی میدم اماده بشه، یعنی 1دی الی 2دی میرسونمش دست عزیزدلم
فقط دوس دارم بخندی به هربهانه ای
باور کن رویای دخترونه و صورتی من فقط خندیدن شونه به شونه ی تویه
امشب مامانت زنگ زد بهم نشد جواب بدم واقعا پیش خودم خجالت کشیدم از مامانت ، کاش توی یه موقعیت بهتر بودم و میتونستم حرف بزنم، خودم بعد زنگ میزنم بهشون