سلام
حــس خفگی که مـی دونید چیه ... ؟ دچارشــم !
حالا نمی دونم از بـغض, یا از نبـودن هــوای تــو ...!
نمیدونم اسمش چیه حسودی ، وابستگی (دل بستگی) یا ... ولی هرچی هست واقعا اذیت کننده اس از اون طرف خودمون کم فشار عصبی و کاری و... داریم اینم الان امده شده قوز بالا قوز سعی تو کنترل کردنش دارم اما سخته بعضی وقتا که سرکشی میکنه که بیشتر بابت دل تنگی پشت بندش اعصاب خوردی و بحث و کل کل و... ولی خب خدا رو شکر همسری متوجه هست هر چند میدونم اذیتش دارم میکنم امید وارم زود تموم شه
شاید از حرفای بالا بگید وابستگی (دل بستگی) خب اما جریان حسودی چیه چه ربطی داره اخه وقتی وابسته و دل بسته کسی میشیم بعدا فکر کنید مخاطب خاص الان که باید باشه به خاطر مثلا درس نیست یا رفته جایی بعدش که میخواستین باشه و نبوده حالا نمیدونید ولی میدونید باید گییر بدید :دی اسمش و هرچی خواستین بزارید اما این فشار عصبی وقتی به اوجش میرسه که یکم ازهم دور شید یا دور باشید
بعضی وقتا دلم میخواد داد بزنم بگم چرا خدا تو که میگی بخواهید ازم تا بدم تو که میگی تا صلاح ندونم نمیدم مگر به مسئول خودمون توکه میگی ازمن حرکت ازت برکت
،ولی بسنده میکنم به سکوت و کاش حدالقل میدونستم به کدوم جرم،گناه دارم تقاص پس میدم اصلا تقاص چی
بحث بحث طولانیه اما بنا به دلایلی باید که نه ، مجبورم کوتاه کنم شاید در فرستی مناسب تر
این اسمش دله...
اگه می فهمید که میشد مغز...
دلــــــــه
نمــــی فـــــــهمه....