دلم می خواد بنویسی

سلام نفس من 

از امروز می خوام مشخص کنم کی داره مینویسه یه اسم برای تو انتخاب کنم و یه اسم برای خودم , اووووووم دارم فکر میکنم

تلخ مثل 10 خرداد 95

 

روزه 10 خرداد 1395 ساعت 5 صبح خبر دار شدم که پدر یکی از دوستانم که واقعا مثل پدره خودم دوستش داشتم و به گردنم حق داشت و ادم بسیار گلی بود فوت شدن ، کسی که قرار بود واسه مراسمم بزرگتری کنه ، کسی که بچه هاش واسم برادر و خواهر بودن ، کسی که بعد از یازده سال مجبورم کرد برم دوباره بیمارستان و بعد هفت هشت سال دوباره گذرم بیوفته به سر مزار 

از بیمارستان متنفرم ولی نه از سر مزار با خودم شرط کرده بودم دوباره وقتی برم سر مزار پدره خودم که به جایی رسیده باشم و سرم بلند باشه وقتی سر خاک پدرم حضور پیدا میکنم خیلی وقتا دلم برای پدرم تنگ میشد و میشه اما دلم نمیاد برم سر مزار و بابام رو زیر خروار ها خاک ببینم ، کسی که(پدرم) قرار بود مثه کوه پشتم باشه که بهش تکیه کنم رو تو اون وضعیت ببینم

به هر حال هم به خانواده خودش هم به خودم تسلیت میگم

امیدوارم این اخرین و تنها پستی باشه که توی این وب به این صورت میزارم

جهان من تویی...

فهمیدن نفهمیدن

سلام ، سلام به هم نفس خودم همسر گرامی

نمیخوام زیاده گویی کنم اصل مطلب

یه وقت هست که میفهمید همسر تون خیلی دوستون داره و میمیره براتون ، تو رو خدا براش گربه نرقصونید مثلا 

 

1- دوره نامزدی پسر میترسه دختر از دست بده واسه همین دختره هی ناز کرشمه میاد و اذیت میکنه حرف گوش نمیده احترام و ارزش نمیزاره ، * میدونه پسره رو ازدست نمیده * 

2- یه دوره هم (شاید بعد عروسی ) دختر هست که میترسه و پسره همون بلایی که دختر قبل عروسی سرش اورده سرش میاره ، * میدونه دختره رو از دست نمیده * 

 

لپ مطلب اون وقتا که میفهمید طرف تون میترسه سعی کنید بهش ارامش بدید حتما بهش بگید که مال اونید (مال هم یین) (مال = کنار) بهش بگید دوسش دارید بیشتر هواشو داشته باشید نزارید تنها بشه نزارید افسرده بشه و دوباره میگم بهش بگید و تونستید ثابت کنید که تا اخر عمر هرچی که بشه مال هم و کنار هم اید 

 

حالا قضیه اون متن وسط ستاره قرمزا * * چیه ؟ باورکنید ادم صبرش لب ریز بشه کارایی میکنه حتی تصورشم نمیکردید که دیگه انتظار داشتن جای خود داره ، مراقب باشید خیلی مراقب

 

ادامه مطلب حال کردین بخونیدش

بد ترین حس

سلام به همه دوستان مخصوصا همسرگرامی امیدوارم خوب باشید

به نظرم بدترین حس این نیست که کسی که دوسش دارین رو از دست بدین بلکه حتی شروعش هم شاید نباشه البته بستگی به این داره که چرا و دلیل از دست دادن رو ندونید و یا مسببش باشید میدونید در حال حاظر چه نظری دارم و لابد میپرسید پس بدترین کی و کجاست 

بدترین حس 

بدترین حس به نظرم زمانیه که حس کنید طرف تون کمتر دوس تون داشته باشه مثال میزنم 

بعضیا تکرار نمیشن , یه دونه ان

سلام به تویی که یه دونه ای 

واقعا بعضی وقتا یه عده تکرار نمیشن, بخدا شعار نمیدم 

با تو مهربونتر از همه ان

با تو متواضع تر از همه ان 

با تو میگذره از همه عالم 

همه عالمو زیرپا میزاره تا تو خوشحال باشی

همه کار میکنن تا تو اول باشی(نقل قول از تو : ولی جدی تو اگه اول نباشی همیشه من شخصا خودم خفه ات میکنم)

حال خودش خوب نیست سیاتیکش گرفته سرش درد میکنه باز میاد پیشت کاری رو که تو دوس داری میکنه تا تو خوشحال و راضی باشی  در حالی که پاش باندپیچی شده 

با تموم لجبازی و بداخلاقی های تو کنار میاد که اگر نمی اومد تا الان , کنار همی وجود نداشت و من الان نمی نوشتم 

گوش شنوایی داره که تو هرچی حرف بزنی بیشتر گوش میکنه با علاقه 

همراه منی

 

 

 

 

می خوام بگم واقعا هیچی بلت نیستم هرچی یاد گرفتم حالا به جز ریاضی از توی و محبت تو که اینقدر با مهر و محبت با صبرو حوصله اینقدر وقت میزاری و همراه منی واقعا یه فرشته ای, اینقدر همراهی که از خواب و همه چیزت میزنی تا کار منو پروژه منو و راه بندازی بهم چیزی یاد بدی تا من همیشه اول باشم البته منم استعدادشو دارم هااااااااااااااا

 

کاش بتونم همراه خوبی برات باشم توی لحظه لحظه زندگیمون 

 

مال خودمه

سال 95 تون سرشار از عشق

سلام به همنفسم و همه 

نمیدونم چی شد هر چی نوشتم ثبت نشد به هر حال 

شرمنده شدیدا سرم از بکاریهام شلوغ بود و نمیشد بیام اینجا . یه سال گذشت و یه سال دیگه شروع شد فقط فرقش اینه که امسال سال میمونه و به گفته شون باید انتظار سال خوبی رو داشته باشیم و امید وارم همین طور باشه و همه به خواسته های قلبی و دلی شون برسن و کنار کسی که دوستش دارن شاد و خوشحال باشن و اگر کنار هم نیستن امسال بهم برسن و ما رو هم دعا کنید 

سالی پر از روزی و رونق و براتون ارزو میکنم  

 

دوست دارم همسرم

 

مثل میمون شاد باشید

 

حالمون

فکر کنم حال هردومون خوب نیست ...

 

 

 

 

چرا؟

بهتره گاهی همه چیزو به حال خودش رها کنیم 

.

.

.

؟