یه نصفه روی سکه

بعد از دو سال وقفه امروز خانومی ارشد ثبت نامم کرد 

قدیما یه کیک ابمیوه میدادن بعد شد اب معدنی بیسکویت سپس یه پارچ اب میگرفتن دست شون و بیسکویت ، الانم حتما بیسکویتش رو حذف کردن همه شون با هم این قیمت خدایی دزدیه نمیخواستم ثبت نام کنم اما خب رو حرف زن ها هیچ وقت حرف نزنید  م م و ز ز هم خودتونید  کل دوره تحصیل این طوری گذشت کتاب که سنگین بود تازه گرون یه برگه از کنار دستی یه خودکار از پشت سری تازه اخر ترمم کپی از جزوه بچه ها هههه(کوفت نخند افتخارم میکنه بیشهور <کودک  درونم بود>)، سال پیش بود که خانومی گفت کتابایی که تو دوره تحصیل نگرفتی رو باید بگیری واسه کنکور بخونی  کل کتابایی که نگرفته بودم یه جا مجبور شدم بگیرم یه چند وقتی سفت و محکم شروع کردم به خوندن اما 

 

 

بازم مشکلات همیشگی (بزگترین مشکل من و همسرم نداشتن یه کار مناسب واسه منه ) اون قد درگیرم کرد که نشد بخونم  یه نصیحت مثه بابا بزرگا بهتون بکنم هیچی اسون تر از درس خوندن نیست به خدا میشینید تو خونه زیر بخاری اب سرد غذای گرم فقط یکم لازمه از اون فسفر خاکستریا بسوزونید و درس بخونید  کاری به بحث پارتی ندارم هرچند چند وقت قبل دل ماه رمضون داشتم میرفتم سر یه کاره درپیت با کلی منت  اخرش سر امضا اخری به خدا اخرین امضا رو ندادن بهم گفتن فردا بیا اون وقتشم دیدم یکی بجام رفته سرکار انگاری ده سال سابقه کار داره اونجا یا این که اگر پروژه های پایانی همه (توجه کنید همه بدون بزرگ نمایی ) بچه های دانشگاه مون سورس شو نگاه کنید یه خط کامنت توش به اسم من پیدا میکنید که همه شون با بیسوادی تمام رفتن سرکار و من موندم .باور کنید هیچ کس اندازه من تو زندگیش دست به هرکاری نزده از دست فروشی بگیر تا مدیر مسئول شبکه یه دانشگاه بی عرضه هم نیستم و  نمیگم کار نیست خیلی هم هست خوبم هست اما خدایی وقتی تو یه شرکت کار کنید که جلو روتون سایتی که شما نوشتین رو میده 7 میلیون از اون طرف به شما 350 هزارتومن در ماه میده(میندازه جلوتون) خدایی دل سرد نمیشین؟تازه به فکر این باشین که سر کارید و قراره یه خانواده رو خرجی بدید ، شدنیه ایا ؟  یا این که وقتی استخدام شدم مسئول بالا ترم گفت یا با ما یا قید این کارو بزن و گفتم شرمنده این پولا از گلوم پایین نمیره زدم بیرون  الان میبینم یه بنده خدا که حدالقل ادرس دو تا زن صیغه ای شو من بلدم سرهمون کاره و زیر پاش یه ماشین توپ  ، صبح تا شبم دونبال کار سگ دو بزنید به خدا حسودی نمیکنم ولی از دست اخلاق خودم حرصم میگیره اخلاقی که فکر میکنم باعث عقب موندگیم شده یعنی چی مردانه زندگی کن با شرافت با انسانیت دوروغ نگو حروم نخور یه کار رو باتمام وجود به بهترین شکل انجام بده بدون کمی و کاستی ، کم کم دارم به این نتیجه میرسم این همه خوردن مگه کرم زدن هیچی شونم نشد شرافت و انسانیت مرده فاتحه یا حدالقل بو پوشک بچه گرفته بو تعفن ش داره خفم میکنه

  در هر حال از همسرم واقعا ممنونم که به فکر پیشرفتم هست و با وجود مشکل به این بزرگی کنارمه واقعا شرمسارم و سرم پایینه تموم سعی مو میکنم این سری ناامیدت نکنم اما ضرب المثل معروفی هست که میگه هرکه بامش بیش برفش بیشتر

 

کل این مطلب غرغر نبود ماحصلش تشکر و تشکر و تشکر بود از کسی که تا الان با وجود همه کمی و کاستیام  واقعا دوستم داره و واسم کم نزاشته خیلی هم بیشتر از جون و دلش مایه گذاشته با همه بد اخلاقیا با همه غرغرام با همه محدودیت هام با این همه غرور، ساخته و من اون قد شرمنده شم که ........ 

اره فرزندم الان که تو ناز و نعمتی توجه کن من و مامانت از کجا رسیدیم به کجا قدر مامان تو  بدون وگرنه میندازمت از خونه بیرون ، مخصوصا اگر کسی از گل به زنم کم تر بگه  خون خودشو حلال کرده و اگر زره ای بشناسیدم میدونید تا رگ گردنمم واسش میرم و این کمترین کاره با هیچ کسم شوخی ندارم نه مادر نه خواهر و نه برادر ونه دوست 

( وقتی میگم خانومم یه فرشته اس یه زن به تمام معنا فهمیده و با درک و شعور که البته تو فهمش یه گمانه زنی هایی هست چرا بین این همه نخبه و تحصیل کرده اطرافت من )

خانومت اینو میگه :خب معلوم فهمیده ام چون تو یعنی عزیزدل اولا مهندسی و منو دوس داری هرکاری برام میکنی باهات خوشحالم و انسانی تااااازه برام پاستیلم میخری ههههه، دیگه کی از تو بهتر، 1000 بار بهت گفتم من بهت افتخار میکنم باور کن حرف الکی نمیزنم واقعا بهت افتخار میکنم و دوستت دارم مساله کار هم میدونم حل میشه به زودی