عشق ینی

سلام به عشقم  که عشق ینی خود خودش که بازم خودش میدونه چه جوری دوستتش دارم 

یادته یه بار ازت پرسیدم چقدر دوستم داری 

گفتی جبرییل داشت بهشت رو اندازه میگرفت به یه جایی رسید پرسید تموم شد؟ خدا بهش گفت هنوز به وسطشم نرسیدی چه برسه تموم شه 

اورجینال می نویسم:

عشق ینی وقتی که من خودمو برات لوس میکنم و بهونه های الکی می گیرم،تو با صبوری و مهربونی ِ همیشگیت محکم بغلم میکنی و من همه ی غم های دنیا از دلم پر میکشه...

عشق ینی وقتایی که دلم گرفته و از عالم و آدم شاکی ام،تو با شوخیات سعی میکنی حال و هوامو عوض کنی...و واقعا حالم خوب میشه 

عشق ینی وقتایی که با هم تو خیابون قدم میزنیم هرکی باهامون باشه حتی دوستات بازم دستمو محکم میگیری...من هیچ وقت یادم نمیره با ایمان توی برفا دستمو سفت گرفته بودی، و اینکه همه جا جلوی هرکی بهم احترام میزاری میگی خانومم ، مثلا دیشب نمیگی به دوستت کار دارم یکی منتظرم ، میگی خانومم منتظره، شاید خیلی کوچولو باشه ولی برای من مهمه اینکه همه جا من خانومتم 

عشق ینی ترانه های قشنگی که با صدای جذابت ( هههه باور کن صدات جذابه )برام میخونی و من محو شنیدنشون میشم ...

عشق ینی حجب و حیایی که جلوی بقیه داری و سعی میکنی کمتر بم ابراز محبت کنی اما تمام مدت حواست بم هست...(توی ماشین ایمان همین که فقط سرم روی شونه ات بودو بدون هیچ حرفی خودش بهترین سنفونی و غزل دنیا بود )

عشق ینی تذکرای شیرین ِ تو راجع به لباسام که نشون میده برات اهمیت دارم و منو فقط برا خودت میخوای ...مثه همین دیشب که گفتی اون زن مردمه زن من که نیست

عشق ینی وقتایی که حواسم نیس،میای و یهو از پشت بغلم میکنی ...

عشق ینی خلوت ِ دو نفره ی ما ...

عشق ینی نگاه های شیطنت آمیزت به من که دلم باهاش میریزه و بدنم گــُر میگیره ...

عشق ینی بسته شدن چشم ها و نزدیک شدن ِ لبامون بهم ...با 950 کیلومتر فاصله ولی به نزدیکی نفس تو نفس

عشق ینی خودِ "تـــ♥ـــو" 

باورکن همین که حواست بهم هست با همه کارات همین که یه وقتی یه روزازهم دور میشیم دلت تنگ میشه برام همین که 1 نصف شب دلت می خواد بیدارم کنی بگی بیا باهم حرف بزنیم. همین که راجع به اینده مون فکر میکنی، اینا خودش چیزای خیلی بزرگی هست که ما داریمشون

دوستت دارم